حمام خانۀ سازمانی صدقه سری وزارت اقتصاد و دارایی، یک مستطیل دو در یک بود با در چوبی قهوهای رنگی که ربع پایینش در طول سالهای پرالتهاب دهههای پنجاه و شصت، حسابی نم کشیده بود و تخته سهلاییاش عینهو دفتر چهل برگی که چای رویش ریخته باشد ورآمده بود و همیشه هم یکی دو تا سوسک که بالهای قهوهای-عسلی رنگ نیمه شفافشان بخار گرفته بود و قطرههای مینیاتوری درخشان روی شش تا پای شکنندۀ خاردارشان تشکیل شده بود خودشان را بر کنارههایش استتار میکردند و حتی وقتی در با صدای غیژغیژ لولاهای زنگزدهاش باز میشد، جم نمیخوردند و فقط شاخکهای دراز خیسشان که به در چوبی چسبیده بود با حرکت مارگونۀ تنبلی قدری جابهجا میشد، بی آنکه از سطح نمناک در جدا شود.
ادامه مطلبمعرفی کتاب تاریخ کهن قلندریه اثر احمد تارگون کارا مصطفی
احمد محمود: کتاب خواندن حین کار در نانوایی
پسر همسایه، نامۀ عاشقانه، یازده سالگی (داستان کوتاه براساس واقعیت)
حمام خانۀ