احتمالا یا شاید ناگزیر، در زندگی لحظهای می رسد که دیگر هیچ چیز خوب نیست، دیگر هیچ چیز مطلوب نیست. این بدحالی گاهی دلیل خارجی دارد، مانند طلاق، ورشکستگی، بیماری شدید یا بدبیاریهای گوناگون. گاهی هم منشأ آن درونی است و از خویشتن برمیخیزد که بسیار بدتر است، چرا که بهانهای برای توجیه آن وجود ندارد. همه چیز در خارج خوب است. موفقیت حاصل است اما در درون احساس شکست باقی مانده و انگار سررشته زندگی از اختیار خارج شده است.
ادامه مطلبمعرفی کتاب تاریخ کهن قلندریه اثر احمد تارگون کارا مصطفی
احمد محمود: کتاب خواندن حین کار در نانوایی
پسر همسایه، نامۀ عاشقانه، یازده سالگی (داستان کوتاه براساس واقعیت)